من میخواستم یه روز باهم دو بالِ پروانه شیم بریم هرجا تو بگی همسفر ابرا بشیم چیشدی یهو زد به سرت کارِت به پرواز کشید حالا میگی‌برگردم دوباره خب برگردم که چی من آدم زندگی تویه لحظه ام ولی عشق تو زد انگاری بهم دست بند تو یه کاری باهام کردی که من هرشب و‌ مستم سره تو جنگ بین قلب و مغزم من آدم زندگی تویه لحظه ام ولی عشق تو زد انگاری بهم دست بند تو یه کاری باهام کردی که من هرشب و‌ مستم سره تو جنگ بین قلب و مغزم من آدم زندگی تویه لحظه ام مهم نیست تهه بازی بره هرکی بگا دادی آرزو دوتایی هارو تکی به باد اگه گوش میدادی حرفمو تو شده یه بار الان قدم میزدیم با‌هم رو کره ی ماه حالا ماه اسمونو ببین از رو زمین ما دو تا خط از همیشه موازی تریم وقتی هنوز هر دوتامون تو این بازی بدیم نه تو عوض میشی نه من میشم مثله قدیم ولی تو حیف کردی عشقمونو حیف همش قصه بودش از من فقط یه تیکه قلبِ نصفه نیمه موندش ولی تو حیف کردی عشقمونو حیف همش قصه بودش از من فقط یه تیکه قلبِ نصفه نیمه موندش من آدم زندگی تویه لحظه ام ولی عشق تو زد انگاری بهم دست بند تو یه کاری باهام کردی که من هرشب و‌ مستم سره تو جنگ بین قلب و مغزم من آدم زندگی تویه لحظه ام ولی عشق تو زد انگاری بهم دست بند تو یه کاری باهام کردی که من هرشب و‌ مستم سره تو جنگ بین قلب و مغزم من آدم زندگی تویه لحظه ام